ادکست قصه‌خوانی با علیرضا روشن: سفرهای سندباد بحری - از هزارویک شب، ترجمه طسوجی تبریزی قسمت یازدهم: شیخ دریا (دَوال ‌پا)

ادکست قصه‌خوانی با علیرضا روشن: سفرهای سندباد بحری - از هزارویک شب، ترجمه طسوجی تبریزی قسمت یازدهم: شیخ دریا (دَوال ‌پا)
31 de mar. de 2024 · 13m 56s
سیمرغ و جفت خشمگینش کشتی حامل سندباد و بازرگانان دیگر را با سنگ‌های کوه‌اندازه خرد می‌کنند. سندباد شناکنان خودش را به جزیره‌ای می‌رساند. در آن جزیره پیرمردی فرتوت را می‌بیند که در کرانه‌ی نهر آبی نشسته و محزون و غمزده است. پیرمرد می‌خواهد به آن طرف نهر برود اما توان ندارد. از سندباد خواهش می‌کند او را بر کول بگیرد و از نهر آب بگذراند. سندباد او را به دوش می‌گیرد اما پیرمرد از گرده او پایین نمی‌آید. آن پیر که‌ در داستان سندباد «شیخ دریا» نامیده می‌شود، یک شخصیت اسطوره‌ای ایرانی به نام «دَوال پا» است. جانوری آد‌م‌نما که بر دوش طعمه‌اش می‌نشیند و تا زمانی که جان او را نگیرد، هرگز پایین نمی‌آید.
Información
Autor ایران اینترنشنال
Página web -
Etiquetas
-

Parece que no tienes ningún episodio activo

Echa un ojo al catálogo de Spreaker para descubrir nuevos contenidos.

Actual

Parece que no tienes ningún episodio en cola

Echa un ojo al catálogo de Spreaker para descubrir nuevos contenidos.

Siguiente

Portada del episodio Portada del episodio

Cuánto silencio hay aquí...

¡Es hora de descubrir nuevos episodios!

Descubre
Tu librería
Busca