آفتابکاران_محمود رویایی_قسمت هفتم

9 de nov. de 2019 · 17m 8s
آفتابکاران_محمود رویایی_قسمت هفتم
Descripción
صبح، محمدرضا لاچين پور را همراه با چند نفر ديگر براي بازجويي صدا كردند.
او كه عفونت زخم پايش اندکي بهبود يافته بود، با لبخندي از سلول خارج شد.
محمود(ح ) به آرامي گفت:
ديگه از جانش چه میخواهند! اين بنده خدا كه قبول كرده چند تا پاسدار كشته، تا زودتر اعدام شود…
ساعتي بعد رضا فلاح پور و سعيد مرادي را هم صدا زدند.
سنگيني فضا بعد از اضطراب و بيخوابي ديشب و تركيب نفرات بازجويي تا اندازه يي طبيعي بود.
در زمزمه و پچ پچهاي چند نفره، نگراني موج مي زد:
هر ۳ نفر اعدام میشوند...
سعيد مرادي و رضا فلاح پور بعد از ظهر رسيدند. سعيد گفت:
رفتيم طبقة بالاي دادسرا ، مبشري و گيلاني در شعبه هاي مختلف دادگاه مجاهدین را يک دقيقه يي محاكمه ميكنند.
مثل ريگ آدم مي كشند.
بعد از مدتی محمدرضا برگشت.
از او پرسیدم چه شد؟
گفت: من که میدانستم اعدام هستم، دوباره قبول کردم تا زودتر تمام شود.
پرسیدم: یعنی کفرخواست برایت نخواندن؟
گفت: چرا يه سري اسم كه خودشان هم ميدانند واقعيت ندارد را به عنوان مقتول خواندن.
هر چي هم بازجو به ذهنش مي زد در كيفرخواست آورده بود.
آخرش گفت مفسد في الارض و محارب با خدا،...
Información
Autor Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Organización Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Página web -
Etiquetas

Parece que no tienes ningún episodio activo

Echa un ojo al catálogo de Spreaker para descubrir nuevos contenidos.

Actual

Portada del podcast

Parece que no tienes ningún episodio en cola

Echa un ojo al catálogo de Spreaker para descubrir nuevos contenidos.

Siguiente

Portada del episodio Portada del episodio

Cuánto silencio hay aquí...

¡Es hora de descubrir nuevos episodios!

Descubre
Tu librería
Busca