کرونا در ایران کشتار می‌کند. هر چقدر هم سران رژیم تلاش می‌کنند این واقعیت را در حد «شایعه» کوچک کنند و به بوق‌های تبلیغی نظام خط می‌دهند که «صدا و سیما و رسانه‌های ما باید تلاش کنند با شایعات (در مورد کرونا) مقابله کنند» (آخوند روحانی-۲۰دی۹۹)، باز هم واقعیت از شکافهای نظام آشفته بیرون می‌زند که «به نسبت کشورهای دیگر میزان مبتلایان و فوتی‌های کرونایی در ایران» بحرانی است (روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد-۲۱دی) و حتی «وضعیت پرستاران در ایران» و در شرایط کرونا» آن‌چنان اسف‌بار است که طی چند ماه گذشته هزار پرستار از کشور مهاجرت کردند» (رونامهٔ حکومتی شرق-۲۲دی).



در چنین شرایطی تهیه واکسن شرکتهای معتبر تبدیل به یک خواست عمومی و فراگیر در میان مردم ایران و کادر درمانی شده است. به‌ویژه مردم ایران می‌بینند تمام جهان در حال واکسیناسیون عمومی و رایگان با واکسنهای معتبر و مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی، یعنی واکسن شرکتهای فایزر و مادرنا هستند، اما وقتی به آنها (مردم ایران) می‌رسد، خامنه‌ای می‌گوید: «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع!» و قاضی‌القضات جلادش را هم به صحنه می‌فرستد که «تأکید خامنه‌ای بر ممنوعیت ورود واکسن از آمریکا و انگلیس» را مهر کند.



موج نفرت، شدت‌یابی تشتت
حنایت‌بار بودن این فرمان خامنه‌ای که بازی با جان مردم است و ابراز نفرت گستردهٔ مردم ایران در شبکه‌های اجتماعی نسبت به وی و تمامیت رژیم آن‌قدر بالاست، که ۴۸ساعت از فرمان ممنوعیت ورود واکسنهای معتبر توسط خامنه‌ای نگذشته، از درون رژیم صداهای مخالفت برخاسته است.

در یک نمونه رؤسای سه رکن سازمان نظام پزشکی رژیم به همراه رئیس مجمع انجمنهای علمی نظام در نامه‌یی به آخوند روحانی هشدار دادند: «امروز اولویت تهیه و خرید واکسن، نیازی حیاتی و ضروریست که باید صرفاً بر اساس نگرشی علمی و بر اساس مصالح ملی و فارغ از مسائل سیاسی به آن پرداخته شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن در اختیار مردم و کادر درمان قرار گیرد»؛ آنها هم‌چنین پوشالی بودن ادعاهای روحانی و خامنه‌ای دربارهٔ واکسن داخلی را برملا کردند که «جنابعالی واقفید که طی مراحل علمی و تولید انبوه واکسن داخلی به‌زودی مسیر نخواهد شد!» (۲۱دی)؛ افشای تو خالی بودن ساخت واکسن داخلی، آن هم در ابعاد انبوه در شرایطی است که سخنگوی ستاد حکومتی کرونا روز ۲۲دی گفت: «به‌شدت نگران پیک مجدد کرونا در اواخر بهمن و اوایل اسفند هستیم».



ریشهٔ تشتت کجاست؟
این تشتت، آن هم زمانی که خامنه‌ای راساً با به‌جان خریدن نفرت هر چه بیشتر عمومی، ممنوع بودن واردات واکسن معتبر را فصل‌الخطاب کرد، نشان از یک بحران جدی درون نظام دارد. تا جایی که «واکسن کرونا به‌طرز عجیبی تبدیل به وسیله‌ای برای بازیهای سیاسی و اهداف پشت پردهٔ علیه نظام شده» (کیهان-۲۱دی) و «با این‌که خامنه‌ای ممنوعیت ورود واکسن را اعلام کرد، اما یک‌سری شایعات، یک‌سری ابهام‌سازی‌ها در اذهان عمومی می‌شود و بحث سلامتی و واکسن را سیاسی می‌کنند که این خیلی بد است!» (تلویزیون رژیم-۲۲دی).

اما چرا بحران؟

علت پایه‌یی این بحران همان نیاز مبرم، فوری و گستردهٔ مردم به واکسیناسیون عمومی توسط واکسن شرکتهای مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی، به‌ویژه فایزر و مادرنا است که میزان تأثیرگذاری آنها تأیید شده است.



بخصوص افشاگری و روشنگری پیاپی مقاومت ایران، از آغاز فاجعهٔ کرونا در ایران باعث شده که سران و کارگزاران و رسانه‌های نظام، ناله سر دهند و به این خواست با فرهنگ خودشان اشاره کنند که «متأسفانه (ضد انقلاب) می‌خواهد القا کند که باید واکسنهای آمریکایی را به کشور وارد کنیم. اینها می‌خواهند خواست سیاسی خود را به مردم تحمیل کنند» (قاضی زادهٔ هاشمی-۲۱دی) و «از نگاه دشمن موضوع واکسن سیاسی‌ترین موضوع است و می‌خواهند از آن علیه (نظام) استفاده کند» (خطیب زاده-سخنگوی وزارت‌خارجهٔ رژیم-۲۲دی)؛ و «هجمه و تهاجم روانی-تبلیغی مجاهدین در رابطه با واکسن بسیار سنگین و تردید‌افکنی آنها بسیار گسترده است. این‌گونه نظام درگیر ستیزی سخت با جنگ روانی-رسانه‌یی دشمن است» (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۲۱دی).



خامنه‌ای و بحرانی که فروکش نمی‌کند
این وضعیت تشتت درونی نظام نشان می‌دهد هر چند هدف خامنه‌ای در رابطه با عدم ورود واکسن معتبر «فصل‌الخطاب است» (نامهٔ ۲۰۰عضو مجلس ارتجاع-۲۱دی) و خامنه‌ای می‌خواست بحران ناشی از مطالبهٔ عمومی واکسن را فروبنشاند، اما تا همین نقطه ورود او و آشکار کردن این‌که خودش مانع ورود واکسن است، عکس عمل کرده و علاوه بر موج نفرت اجتماعی، تشتت و بحران را درون رژیم افزایش داده است. چرا که به‌ویژه دشمنی خامنه‌ای و تمامیت رژیم با مردم ایران، در این موضوع (واکسن معتبر کرونا) به‌شدت برجسته شده و دیگر هیچ مانوری هم نمی‌تواند بر آن سرپوش بگذارد. خروجی این بحران فراگیر و رو به افزایش نیز فوران خشم اجتماعی خواهد بود که «ممکن است بلبشویی ایجاد شود که (خطر) بروز التهاب و بحران» را دارد و «این شرایط ذره‌یی بازی‌بردار نیست» چرا که از جامعه، به‌خاطر نبود واکسن معتبر «بوی بی‌صبری و کلافگی استشمام می‌شود» (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۲۲دی)؛ به‌ویژه در نظر داشته باشیم که مجاهدین هم هستند و با افشاگریهای پیاپی خود می‌خواهند «واکسن را که یک مطالبهٔ به‌حق اجتماعی است، تبدیل به چاشنی انفجاری اغتشاشات کنند تا از رهاورد آن، استراتژی خود (براندازی) را پیش ببرند» (مستقل-۲۱دی۹۹).



آری، خامنه‌ای و روحانی اکنون در حلقهٔ محاصرهٔ نفرت اجتماعی، یا باید به خواست مردم ایران تن دهند و مانند همهٔ جهان واکسنهای معتبر و مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی را وارد کرده و واکسیناسیون عمومی و رایگان را پیش ببرند (که نه می‌خواهند و نه با ماهیت‌شان سازگار است)؛ یا اگر با ممنوع کردن واردات واکسن معتبر، می‌خواهند کماکان کرونا را به‌عنوان متحد خود برای مقابله با تجمع و قیام مردم مورد سوء‌استفاده قرار دهند، دارند باد می‌کارند و البته به‌زودی توفانی سهمگین درو خواهند کرد!