داستانهایی از قرآن- ذوالقرنین- قسمت پنجم
مانیکوترین داستان ها را، به موجب این قرآن که به تو وحی کردیم ؛ بر تو حکایت می کنیم - برنامه ای ازرادیو مجاهد.
سلام برشنوندگان عزیزرادیو مجاهد، باقسمت پنجم ازداستان ذوالقرنین ازسوره ی کهف درخدمت شما هستیم. جریان فتح بابل و نجات یهودیان و برگرداندن آنها از اسارت، را دربرنامه قبل به سمع شما رساندیم، و به سخنان کوروش که در۲۰سالگی با یارانش ایرادکرده ، اشاره داشتیم که گفت :
فردا کسانی آزاد خواهند زیست که امروز از راحتی و آسایش خود بگذرن ،ستمگر در برابر شما از دو چیز استفاده می کند :

اول از حس راحت طلبی شما ،که به این وسیله شما را برده و ذلیل خودش کند .
دوم از ترس، هر وقت توانستید راحتی امروز خود را برای فردا رها کنین؛ و از مرگ بیم نداشته باشید؛ و خدا را باورکنید؛ آن وقت بر می خیزید؛ و دیگر برده و ذلیل نخواهید ماند.
وقتی کوروش یهودیان را از اسارت بخت النصر آزاد می کند ، به اورشلیم برمی گردد ، و اموال غارت شده را به آنها بر می گرداند.