در حالی که روحانی به‌عنوان سردمدار خط بازگشایی و برداشتن فاصله‌های فیزیکی ادعا می‌کند که کرونا تحت کنترل و مدیریت است و به‌تدریج وضعیت به‌سوی عادی شدن می‌رود؛ اما جریان دیگری در رژیم که تا بالاترین سطوح مدیریت از برخی وزیران و استانداران را در برمی‌گیرد، وجود دارد که درست به‌عکس، از تشدید و گسترش انفجاری کرونا در استانهای مختلف کشور خبر می‌دهند.



روحانی روز پنجشنبه (۲۵ اردیبهشت) در جلسه کمیته‌های تخصصی ستاد مقابله با کرونا گفت: «با افزایش تعداد شهرهای سفید و نزدیک شدن به‌مرحله مهار ویروس، بتوان سایر مشاغل و مراکز پر رفت و آمد نظیر ورزشگاهها و مراکز فرهنگی را نیز بازگشایی کرد».



عملاً نیز روند بازگشایی مساجد و اماکن مذهبی از یک‌سو و اماکن ورزشی از سوی دیگر در دستور کار قرار گرفته است. خود روحانی از «بررسی چگونگی و شرایط برگزاری نماز عید سعید فطر» و از «باز فعالیت و بازگشایی بقاع متبرکه» و تدوین دستورالعملهایی در این باره صحبت کرده است.

حریرچی معاون وزارت بهداشت و درمان، وعدهٔ بازگشایی ۲۹رشتهٔ ورزشی را داده و یکی از مقام‌های ورزشی نیز خبر داده تمرینات تیمها تا شنبه آزاد خواهد شد.



تمام این بازگشاییها با این پیش‌فرض صورت می‌گیرد که بیماری کرونا مهار شده و تحت کنترل است و منحنی بیماری نزولی است و حال آن‌که جریان گسترده و فزاینده‌یی در داخل رژیم تصویری به‌کلی معکوس از شرایط موجود ارائه می‌دهند:

نمکی وزیر بهداشت: بزرگ‌ترین خطای مردم این است که فکر کنند در رابطه با کرونا به‌وضعیت خوبی رسیده‌ایم.
زالی رئیس ستاد کرونا در تهران، از شرایط کاملاً ناپایدار و شکننده تهران خبر می‌دهد.
مردانی عضو کمیته کشوری کرونا: نگران افزایش مرگ و میر در آینده هستیم.
شرایط بحرانی و انفجاری را بیش از اظهارات مقامات بهداشتی و درمانی در سخنان مقام‌های محلی رژیم مانند استانداران می‌توان یافت.

شهردار رژیم در بهبهان، وضعیت این شهر را فوق‌العاده بحرانی و در ‌مرز انفجار توصیف کرد.
تلویزیون رژیم در اهواز اعلام کرد: امروز بمب کرونا در استان خوزستان منفجر شد و یک ابتلای ۵۵۰نفره در یک‌روز در استان خوزستان اتفاق افتاد.


برخی مقام‌های محلی حتی به‌دلیل شرایط بحرانی منطقهٔ خود به‌رغم سیاست کلی دولت مبنی بر بازگشایی، اعلام تعطیلی و قرنطینه کرده‌اند. فرماندار بروجرد اعلام کرده طی دو روز پنجشنبه و جمعه شهر کاملاً تعطیل خواهد بود و فرماندار آبادان نیز اعلام کرده مقررات قرنطینهٔ کامل در این شهر از روز یکشنبه برقرار خواهد شد.



نکتهٔ مضحک این‌که به‌رغم این تناقض آشکار در دستگاه اجرایی که حتی خبرگزاری سپاه پاسداران نیز ناگزیر تصریح می‌کند دولت دچار دوگانه‌گویی شده، اما روحانی در ادامهٔ وارونه‌گویی‌ها و دروغ‌پردازیهای وقیحانهٔ خود در همان جلسهٔ روز پنجشنبه، علت اصلی موفقیت در مدیریت و کنترل کرونا را ناشی از «انسجام و وحدت مسئولان در سطوح مختلف و در سراسر کشور» عنوان کرد.



علت و ریشهٔ ضد و نقیض‌گویی رژیم
ریشهٔ این تناقض و دوگانه‌گویی در کجاست؟ و چرا رژیم نمی‌تواند بر آن غلبه کند؟ پاسخ را در وهلهٔ نخست بایستی در ابعاد دهشتناک واقعیت جستجو کرد. بیماری و گستردگی اپیدمی و شمار مرگ و میر چنان ابعادی دارد، که رژیم با هر اندازه مخفی‌کاری و ممنوع کردن انتشار آمار و ارقام، نمی‌تواند بر آن سرپوش بگذارد. از طرف دیگر قادر به‌کنترل و مهار ویروس نیست. چرا که نمی‌خواهد بهای قرنطینه را بپردازد و به‌دلیل خفگی اقتصادی و نیاز شدیدش به‌چپاول دسترنج مردم، خط بازگشایی را برگزیده و آن را پیش می‌برد و تبعات ناگزیر این خط، شیوع مرگبار ویروس و کلان تلفات انسانی است.



از سوی دیگر دستگاه سانسور و خفقان رژیم نیز فرسوده و ناتوان است و قادر نیست ایادی و کارگزاران خودش را هم کنترل کند و مانع از فاش‌گویی‌های آنها بشود. نتیجه این‌که سیاست بلوف و دروغ حداکثری که روحانی مجری آن است، به‌سختی شکست‌خورده و رسوا شده، تا آنجا که مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هم اذعان می‌کنند که هیچ‌کس نه در جهان و نه حتی در درون رژیم، ادعاها و آمارهای رژیم را باور نمی‌کند. از سوی دیگر این تناقض و دوگانه‌گویی خود را در عمل و اجرا هم نشان می‌دهد و موجب تشدید آشفتگی و بحران درونی رژیم شده و بر تشتت و آن می‌افزاید. این تشتت و به‌هم ریختگی را در تمام وجنات و سیاست‌ها و عملکردهای رژیم که ظاهراً ربطی به‌تناقض رژیم در برخورد با بحران کرونا ندارد هم می‌توان دید، از جمله در رسوایی خودزنی دریایی رژیم و انهدام ناوچهٔ کنارک؛ موردی که بی‌تردید موارد دیگری را در پی خواهد داشت و از مرحله پایانی رژیم خبر می‌دهد.