نمایش تحلیف آخوند رئیسی جلاد۶۷ به‌عنوان رئیس‌جمهور نظام خون و جنایت در شرایطی برگزار شد که سایهٔ سنگین وحشت از فضای انفجاری جامعه و انزوای شدید بین‌المللی بر رژیم سایه افکنده بود.

این نمایش در هراس از فضای انفجاری، با تعطیلی شهر تهران و بسیج بی‌سابقهٔ نیروهای سرکوبگر و امنیتی نه تنها در تهران بلکه در سراسر ایران برگزار شد تا فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر اصل ولایت فقیه که این روزها در تمام کشور طنین‌انداز بود به گوش معدود مدعوین و خبرنگاران خارجی نرسد.

همین فضا در اظهارات سران ۳ قوه نظام که در این نمایش سخنرانی کردند، به‌وضوح موج می‌زد و برآیند آنها تصویری از نظامی غرقه در بحران را نشان می‌داد که هیچ راه پس و پیش ندارد و در بن‌بست مطلق است. پاسدار قالیباف و آخوند اژه‌ای تنها باید درمانی کردند. قالیباف به «ناکارآمدی اشباع شده» دولت قبلی اشاره کرد و گفت که «دورهٔ جدید مدیریت باید دورهٔ کارآمدی! باشد»، البته نگفت چگونه و با چه تدبیری یکباره نظامی که سرتاپایش را فساد و تباهی فراگرفته و اولین غارتگر هم خود خامنه‌ای است، می‌تواند «مدیریت کارآمدی» پیشه کند؟!



اژه‌ای هم باید درمانی قالیباف را ادامه داد که باید «رئیسی بر کنترل تورم، کاهش بیکاری و حمایت از مردم اهتمام داشته باشد!»؛ حال این‌که قاتلی که به‌قول روحانی «جز اعدام و زندان کار دیگری بلد نیست»، و خودش در سیرک تنفیذش گفت: دولت ۴۵۰هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد و از له شدن نظام زیر فشار تورم ۴۴درصدی و از رشد نقدینگی ۶۸۰درصدی حرف می‌زند، چگونه می‌خواهد این تورم لجام‌گسیخته و بیکاری روزافزون را کنترل کند، روشن نیست!

خود رئیسی هم که دهان باز کرد، جز مشتی لفاظی پوچ و بی‌محتوا و وارونه‌گویی سخیف بیرون نریخت. از یک‌سو به‌طرز خنده‌داری گفت مدافع صلح در جهان است؛ از سوی دیگر بر سیاست تروریسم و آدمکشی در کشورهای منطقه تأکید کرد که مزدوران و تروریست‌های نیابتی نظام «چه در قلب اروپا و آمریکا باشد چه در آفریقا و چه در یمن و سوریه و فلسطین، ما در کنار آنها خواهیم بود!». جلاد قتل‌عام هم‌چنین به‌طرز مسخره‌ای خود را «مدافع واقعی حقوق بشر» نامید! علاوه بر اینها مدعی شد نظام ولایت «در منطقه امنیت ساز است!»، در این مورد مخاطبان رئیسی لازم نیست به حافظهٔ خود مراجعه کنند و کشتار مردم عراق، لبنان، سوریه و یمن؛ بمبهای کنار جاده‌یی و پرتاب بمبهای بشکه‌یی روی سر کودکان سوری و غیره را به یاد بیاورند. حمله تروریستی دو سه روز پیش به کشتی تجاری مرسر استریت و کشتن دو تن یک بحران بین‌المللی حی و حاضر است که گواه «صدق!» دعاوی آخوند رئیسی است.



این اظهارات و ادعاها را وقتی کنار حرفهای خامنه‌ای در روز تنفیذ او (۱۲مرداد) می‌گذاریم، معنایش روشن‌تر می‌شود. آنجا که خامنه‌ای با اشاره به ورشکستگی اقتصادی با غیظ گفت: هی از کمبودها حرف نزنید! و آنگاه از جنگ نرم دشمن نالید که حتی از جنگ نظامی هم سخت‌تر است و دارد روی افکار مردم تأثیر می‌گذارد.

اما این صحنه‌ها، آن هم در بزنگاه‌هایی که برای رژیم بسیار مهم است بیانگر وضعیت نظام است. وضعیتی بحرانی که برآیند و حاصل جمع آن بحران بی‌راه‌حلی است. بی‌راه‌حلی در برابر بحران فروپاشی اقتصادی؛ بی‌راه‌حلی در برابر بحران انزوای جهانی و بن‌بست مذاکرات احیای برجام؛ بی‌راه‌حلی در برابر بحران اجتماعی و وضعیت انفجاری جامعه و قیام و خیزش‌ها؛ و بی‌راه‌حلی در مورد بحران درونی رژیم شقه شقهٔ ولایت.

اینها نشانه‌ها و نمودهای یک رژیم به‌پایان رسیده است که هر جا سران و کارگزارانش حرف می‌زنند، به‌اجبار بن‌بست و بحران بی‌راه‌حلی را نمایان می‌کنند.