وحشت از سرنگونی حرف اول
در روزنامه‌های حکومتی دست روی هر بحران که می‌گذاریم بلافاصله به وحشت از سرنگونی و قیام و قهر مردمی می‌رسیم. برای نمونه در مورد بحران مسکن روزنامه مستقل با اشاره به رویارویی بین مردم و نظام نوشته است «قطعاً بازنده‌ٔ این رویارویی، انسان‌هایی که چیزی برای از دست‌دادن ندارند، نخواهند بود». و در ادامه افزوده است: «سیاست درست، یعنی ترس از مردمی که هیچ‌چیزی برایشان نمانده تا از دست‌دادنش بترساندشان و برای جلوگیری از خشم آنها برنامه‌ریزی درست کردن. علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد».

آفتاب یزد هم با اشاره به بحران بیکاری و گرانی هشدار داده: «مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان می‌کشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند».



تقسیم تقصیر در فاز سرنگونی
روزنامه‌های هر دو باند حاکم در این دعوا، در وحشت از خشم مردم تمام دزدیها و ناکارآمدیهای نظام را به باند رقیب نسبت داده‌اند. روزنامه‌های کیهان، جوان، رسالت، سیاست روز و وطن امروز، در ادامه خط روز گذشته پاسدار شریعتمداری در کیهان همان حرفها را تکرار کرده و باند مغلوب را تهدید کرده‌اند که باید موضع‌گیری کنند. اما روزنامه‌های باند باند روحانی هم مقابله به مثل کرده و هم نسبت به قیام و نفرت مردم از نظام هشدار داده‌اند. روزنامه ایران نوشته است: «شریعتمداری خطاب به خوئینیها مدعی شده که دولت تحت حمایت خوئینیها یعنی دولت روحانی عامل اصلی این همه نابسامانیها و پلشتی هاست. در حقیقت شریعتمداری اینجا هم فرصت را مغتنم شمرده تا خر مراد را سوار شود و همه مشکلات و گرفتاریهای کشور را متوجه دولت روحانی کند! و اصلاً هم به روی خود نیاورد که پلشتی‌هایی هم‌چون پرونده طبری چه ارتباطی با دولت مورد حمایت موسوی خوئینی‌ها دارد!». و اعتماد به قلم آخوند هاشم‌زاده هریسی نوشته است: «ما همه در خوبی و بدی این نظام سهیم هستیم». این آخوند حکومتی در ادامه به نفرت مردم از دجالگری مذهبی و دین‌فروشی نظام اذعان کرده و افزوده است: «شرایط بسیار حساس است و اگر به سمت‌وسوی اصلاح نرویم، با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. نمی‌توانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام باشیم... مردم ناراحتند و اگر مشکلات حل نشود، واقعیت آن است که از اسلام و نظام و تمامی ارزش‌ها دور خواهند شد و حتی از خدا هم روی خواهند گرداند»



غلط‌کردم‌گویی نسخه بی‌ثمر نجات از خشم مردم
در روزنامه‌های باند مغلوب وحشت از سرنوشت نظام در اثر قیام واضح‌تر دیده می‌شود. و تنها نسخه‌یی که برای خلاصی از آن پیچیده‌اند غلط‌کردم‌گویی است. آرمان به‌نقل از فاضل میبدی از حوزهٔ قم نوشته است: «تفکر سیاستمداران کشور باید تغییر کند. ۴۰سال است مسأله مسکن مردم را حل نکرده‌ایم در حالی‌که اول انقلاب گفتیم همه صاحب خانه می‌شوند. تا مادامی که مسأله سیاست خارجی ما با دنیا حل نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد. اقتصاد و سیاست و روابط بین‌الملل بهم ارتباط تنگاتنگی دارند». و روزنامه همدلی نوشته است: «اگر این فاجعه اقتصادی را به امضای توافق برجام یا خروج آمریکا از برجام نسبت دهیم، معنایش این است که اخم یا لبخند رؤسای جمهوری آمریکا و متحدان اروپایی آمریکا می‌تواند ارزش پول ملی ما را ۸برابر کاهش دهد!... اما واقعیت چیز دیگری می‌گوید. حداقل در ۲۰سال گذشته، هر زمان که احتمال مذاکره ایران و آمریکا بالا رفته است، قیمت دلار پایین آمده و هر زمان که روابط به سمت تنش بیشتر رفته، قیمت دلار و سکه و خودرو و... بالاتر رفته است».